ازجمله اثرات تفکرات مدرنیسم در دهههای گذشته، توسعه خیابانهای عریض و غلبه سواره بر پیاده و از بینرفتن فضاهای جمعی که در آن تعامل صورت میپذیرد، میباشد. در سه دهه اخیر در نتیجه بیشترشدن مشکلات و آلودگی محیطی، دشواری رفتوآمد و کمشدن ایمنی و امنیت، واکنش شدیدی علیه سلطه خورو بر شهر ایجادشدهاست، پلازاهای شهری جز فضاهایی هستند که در آنها تعامل بیشتری صورت میگیرد و حضورپذیری بالایی دارند.
میدان امام حسین(ع) یکی از میدانهای مرکزی و اصلی کلانشهر تهران بودهاست. نام قدیم آن فوزیه بودهاست، طرح جدید در سال 1391به دستور شهرداری تهران با وجود مخالفتهای شورای شهر و کسبه خیابان هفدهشهریور اجرا شده است، اما با اعتراض های فراوان بخش پیاده به حدفاصل خیابان صفا تا میدان محدودشدهاست(در آغاز طرح از میدان شهدا تا میدان امامحسین پیاده بود). پلازای امام حسین یک پلازای آیینی برای مراسمهای مذهبی نیز به شمار میآید. این میدان با کاربریهای تجاری و نزدیک بودن به بازار شهرستانیها و متصل بودن به نقاط اصلی شهر، همپیوندی بالایی با شهر ارد و میتوان از طریق مترو، تاکسی و اتوبوس های برقی به آنجا رسید.
در طراحی به کاربریهای سابق (کارواش و اتوگالری) خیابان هفدهشهریور توجهنشده و این عامل ادامه کار را برای آنها سخت کردهاست. همین دلیل موجب کمشدن حضور مردم و سرزندگی فضای شهری شدهاست.
در تصاویر زیر سیر تغییرات کالبدی میدان بین سالهای 1380تا 1396 را مشاهده میکنید.
مسائل مهمی باعث شده تا پلازای امام حسین(ع) نتواند به کیفیتهای مورد نیاز که در مطالعات کتابخانهای برای پلازاهای شهری از جمله امنیت و ایمنی، مقیاس انسانی، حضور پذیری، آسایش و . . . برشمرده میشوند، در حد استاندارد، نرسد. از جمله این عوامل میتوان به موارد زیر اشاره کرد :
- عدم مطالعه جامع درباره پلازاهای شهری و تجربیات برجسته جهانی،
- عدم توجه به مقیاس کار و کاربریها،
- توجه نکردن به انسان و مقیاس انسانی،
- عدم حمایت از مالکین برای تزریق کاربریهای سازگار با نوع تررد ( پیاده )،
- عدم وجود کاربریهای جاذب و ایجاد رویداد و فعالیت،
- گستره رها و کمبود مبلمان در پلازای بزرگ امام حسین(ع) ( مبلمان موجود هم با الگوی رفتاری خوانایی ندارد و درست مکانیابی نشده اند)،
- عدم یکپارچگی در پیادهراه هفده شهریور که موجب عدم همهشمولی شدهاست،
- تبدیلشدن پلازا به مسیر عبوری و . . .
نبود مدیریت یکپارچه در طراحی و ساخت میدان و توجه نکردن به نوع فعالیتهایی که سابقا در خیابان هفدهشهریور بوده باعث ایجاد جدارههای خاموش در بخش عمدهای از مسیر میدان شهدا تا پلازای امام حسین (ع) شدهاست. این نگاه از بالا به پایین موجب کمشدن مشارکت مردمی شدهاست و مالکین دست به تغییر کاربری و ایجاد کاربری متناسب نزدهاند و تنها خواستار سواره شدن مسیر میباشند. مسیری که گهگاه برای جذب شهروندان میزبان نمایگاههای مختلف (گل و گیاه و صنایع دستی) میشود.در مناسبتهای مذهبی هم جمعیت زیادی در میدان حضور مییابند.
سابقه ساخت گشایشهای فضایی در دنیا به بیش از یک قرن پیش باز میگردد و امروزه در اکثر شهرهای دنیا فضاهایی به نام پلازا وجود دارد. در ایران قدیم، میدانهایی با فضایی باز و محصوریت و تعینفضایی داشتهایم که فضایی برای گردهمایی مردم بودهاست. میدان نقش جهان، میدان توپخانه، میدان امیرچخماق از این موارد هستند. طبق دستهبندیای که یانگل ارائهمیدهد، به وقوعپیوستن فعالیتهای اختیاری و اجتماعی را مشروط به کیفیت و مولفههای مکان یا فضای شهری میداند، اما در این فضای شهری نصب دیوارهای بزرگ فلزی میدان را از فضای پیادهرو و عرصه تماشای مقابل مغازهها جدا کردهاست و میدان اغلب برای فعالیتهای ضروری مورداستفاده قرارمیگیرد و فعالیتهای اختیاری و اجتماعی را به شدت کاهشدادهاست.
در این میدان حجم زیادی از فولاد برای ساختن جدارهها و المانهایی که نماد محراب و مناره هستند، بهکار رفتهاست. برای کفسازی هم از سنگهایی خارا با رنگ خاکستری استفاده شده که موجب یکنواختشدن و عدم جذابیت فضا شدهاست.بررسی رفتارها با روشهای مختلف (فیلم برداری، tracking و . . . )نشان میدهد که پاتوقها عموما گوشههایی است که از آفتاب روز در امان باشند، این درحالی است که مبلمان در فضاهایی هستند که در معرض آفتاب هستند. نکته قابل توجه مسیرهای محدود برای حرکت میباشد که این نشاندهنده عدم طراحی برای همهی فضاها، رها بودن فضا و بالا بودن میزان فعالیتهای ضروری میباشد. برای نمونه رفتارسنجیها در مورد بخش مرکزی میدان(مقبره شهدا) نشان میدهد که میزان استفاده از این فضا در روزهای تعطیل بیشتر است، همچنین حضور زنان در روزهای تعطیل قابلتوجهاست.حضور در مناسبتهای مذهبی به هیچ وجه قابل مقایسه با روزهای عادی نمیباشد. نمودار زیر، بررسی تعداد استفادهکنندگان فضا در طول یک ساعت در روزهای مختلف هفته میباشد.
نورپردازی این فضا مطلوب نیست و کار خلاقانهای در آن صورت نپذیرفته و تنها نورهای نقطهای درون دیوارههای مشبک فلزی، در ارتفاع نصب شدهاست.
اگر چه طراحی این پلازای شهری گامی بزرگ و شروعی برای رفتن به سوی شهرهای شهروندگرا بوده است اما نمیتوان نقدهایی که بر این طرح است را در نظر نگرفت، این نقدها و مقالاتی که در این باب نگاشته میشود قطعا چراغی برای اصلاح و بهبود این طرح و اقدامات بهتر در طرحهای آینده خواهدبود.