در سال های اخیر به دنبال پروژه میدان ولیعصر واژه پلازا در شهرداری تهران به عنوان گونه ای جدید از فضای عمومی مطرح گردید. تا جایی که ترکیب ” پلازای میدان ولیعصر” به عنوان یکی از دستاوردهای مدیریت شهری تهران عنوان گردید. فارغ از ارزیابی این پروژه، کنار هم قرار گرفتن واژه پلازا و میدان خود گویای عدم وجود درک صحیح و دقیق از این مفهوم بوده است. میدان یکی از دو عالی ترین فضاهای عمومی شهری ایرانی در کنار بازار است. در این پروژه میدانگاه جلوه ای از میدان است که می تواند در مقیاسی کوچک تر هم بروز یابد. پسوند ” گاه” که در زبان فارسی پسوندی مکانی و زمانی است، میدان را در میدانگاه متبلور می کند.
میدانگاه واژهای است پارسی مرکب از اتصال “میدان” و “گاه” که اشاره به نوعی از فضای عمومی دارد. این واژه در فرهنگ لغات فارسی دارای معانی مشابهی است که کاملترین آن مربوط به فرهنگ دهخدا است.
میدانگاه در لغتنامه دهخدا: این واژه در لغتنامه دهخدا “مکان و جای فراخ و پهن که در آن بنا نباشد ” معنا شده و هممعنا با واژههای میدان و میدان کارزار عرفی شده است. واژه میدانگاهی نیز در این لغتنامه معادل میدانگاه بهمعنای “فراخایی گرد یعنی مستدیر فسحتی کوچک و میدان کوچک ” آمده است. همچنین در این منبع واژههای میدانگه، جلوخان و عرصه گاه بهعنوان کلمات مرتبط به لحاظ معنایی با میدانگاه ذکر شده است.
میدانگاه در لغتنامه معین: در این لغتنامه از عبارت “میدان ” بهعنوان تعریف و معنای واژه میدانگاه استفاده شده است.
میدانگاه در لغتنامه عمید: در لغتنامه عمید نیز میدانگاه معادل با واژههای میدانگه و میدان بهعنوان “زمینی وسیع که در آن ساختمانی نباشد” معنا شده است.
لغتنامه | معنای واژه میدانگاه | واژههای مرتبط |
دهخدا | جای فراخ و پهن که در آن بنا نباشد. میدان. میدان کارزار | میدانگاهی، میدانگه، جلوخان، عرصه گاه |
معین | میدان | میدان |
عمید | میدانگاه، میدانگه یا میدان؛ زمین وسیع که در آن ساختمانی نباشد. | میدانگه، میدان |
میدانگاه را معادل فارسی پلازا[1] دانست. پلازا واژه ای با اصالت اسپانیایی است که در این فرهنگ با معنای “فضایی عمومی نسبتاً رسمی ” استفاده دارد. پلازا در فرهنگ لغات مختلف اما غالباً مفهوم بازار و محل معامله گره خورده و معمولاً بهعنوان فضایی عمومی واجد امکان خرید استفاده میشود: و بهلحاظ مکانی نیز به آن دسته از فضاهای عمومی اطلاق میشود: که عموماً در دل شهرها قرار دارند. در فرهنگ لغت لانگمن[2]، کمبریج[3]، آکسفورد[4] و وبستر[5] پلازا یک میدان و یا بازار احاطهشده توسط ساختمانها و همچنین گروهی از مغازهها و ساختمانهای تجاری نیز معنا شده است.
لغتنامه | معنا | |
لانگمن | الف | یک میدان یا بازار عمومی که توسط ساختمانها احاطهشده است، بهخصوص در شهرهای کشورهای اسپانیایی زبان |
ب | گروهی از مغازهها و ساختمانهای تجاری دیگر در یک شهر، معمولاً واجد فضای باز در میان خود | |
آکسفورد | الف | یک میدان عمومی، بازار یا فضای باز که در میان یک منطقه ساختهشده قرار دارد. |
ب | مکانی برای خرید مرکز خرید. | |
کمبریج | الف | یک منطقه یا میدان باز در یک شهر، بهویژه در کشورهای اسپانیاییزبان؛ |
ب | گروهی از ساختمانها ازجمله مغازهها که بهعنوان یک توسعه واحد در داخل شهر طراحی شدهاند. | |
وبستر | الف | یک میدان عمومی در یک شهر و یا یک منطقه باز معمولاً در نزدیکی ساختمانهای شهری واقع شده و اغلب دارای پیادهروها، درختان و بوتهها، مکانهایی برای نشستن و بعضی اوقات مغازهها است |
ب | مکانی برای عبور و مرور که در آن کلیه ترافیکها باید بهطور موقت متوقف شوند (برای پرداخت عوارض) | |
ج | محلی در مجاورت یک بزرگراه که دارای امکانات خدماتی است (مانند رستوران، پمپبنزین و دستشویی) | |
د | مرکز خرید |
[1]Plaza
[2]Longman
[3]Cambridge
[4]Oxford
[5]Webster