دگرگونی و دگردیسی در دهه های اخیر به عنوان یک مفهوم نسبتا جدید به حوزه طراحی شهری وارد شده است. در ادبیات جهان واژه شناسی این مفهوم در دو کلمه کلیدی Transformation وTransition تعریف می شود که اساسا به مقیاس عملکردی یک تغییر بستگی دارد.
مفهوم دگردیسی شهری، فرآیندی ادامه دار، بلند مدت و دارای اثرات طولانی و وسیع است که یک شهر را در مدت زمان طولانی تحت تاثیر ثرار میدهد و می تواند زمینه ساز تحولات بعدی باشد لذا در ادبیات شهرسازی با مفاهیمی چون توسعه شهری، تغییرات شهری و حفاظت شهری ارتباط معنایی بسیاری دارد.
هدف دگردیسی و تغییرات شهری ایجاد یک محتوای جدید در بافت و بهبود سلامت اجتماعی است. پروژه هایی از جنس دگردیسی شهری، میبایست یک منبع مالی و اقتصادی را برای دولتهای محلی و گروههای ذینفع ایجاد کنند لذا هدف اصلی این رویکرد ایجاد تغییرات در همه زمینهها نهتنها کالبدی و فیزیکی بلکه در ابعاد کلانشهری به سمت بازآفرینی اجتماعی، اقتصادی و محیطی سوق دهد. (Cagla, İnam,2008) شهرها قلمرو و بستری برای تغییرات و دگرگونیهای اجتماعی هستند در حقیقت یک شهر بهنوعی بازیگر این فرایند است
از دیدگاه کلی دگردیسی شهری در مفهوم تغییر، ارتقا و بهبود وضعیت یک شهر در همه ساختارها از طریق بازآفرینی ساختارها با تمرکز بر تحولات اقتصادی اجتماعی فیزیکی عمل میکند. در فرآیند تغییر پذیری شهر و فضاهای آن ، همواره عواملی دخیل هستند که از آن ها تحت عنوان نیروهای خارجی و داخلی (driving forces ) نام برده می شود که نیروهای خارجی در سطحی کلان و با قدرت در یک شهر عمل می کنند چرا که در سطح جهان مطرح می شوند. به عنوان مثال از مهمترین دگردیسی ها ، ورود صنعت به زندگی شهری در قرن بیستم بود که در یک بستری از زمان ، تغییرات بنیادی را در همه زمینهها ایجاد کرد. پس از آن پیشرفت تکنولوژی ، بروز عصر اطلاعات و جهانی شدن سبب شد تا بار دیگر شهر ها سویی دگر در تغییرات را دنبال کنند.
در قرن بیست و یکم، تغییر رویکردها و پارادایمهای شهرهای فرا صنعتی به سمت پارادایم پایداری، موجب تقویت رویکرد بازآفرینی شهری در شهرسازی و برنامهریزی شهری شده است. لذا فرآیند دگردیسی شهری و شهری شدن معنای دیگری پیدا کرد. لذا میتوان گفت که دگردیسی شهری در پی برهمکنش توسعههای شهری و تغییرات شهری تعریف میشود بنابراین حوزه اقدامات دگردیسی پایدار شهری در حد محلی و کوچکمقیاس نیست. شهرها تحت تأثیر نیروهای مختلف در یک فرایند دگردیسی قرار میگیرند؛ اما مقاومت و قابلیت تغییرپذیری یک شهر بسته به نیروهای داخلی چون ساختارهای اقتصاد، موقعیت جغرافیایی و نیروهای خارجی وارد بر یک شهر می باشد.
شهرهای اروپا برای پاسخ به فرآیند صنعتی زدایی، اقتصاد جهانی، مهاجرت های بین المللی و تغییرات اب و هوایی به سرعت در حال تغییر هستد. فضاهای شهری این گونه شهرها به عنوان یکی از ضروری ترین فضاهای جهت نمایش این تغییرات نقش اساسی را ایفا می کند؛ اما سوال اصلی و مهم این است که چه گونه فضاهای یک شهر می تواند دگردیسی های آن را به نمایش بگذارد و تاثیر پذیر باشد؟ و چگونه می تواند یک فضای شهری هم کاتالیزگر و نیروی تغییرات باشد و هم خود تاثیر بپذیرید و به عنوان یک ابزار عمل کند؟
در اصل دگردیسی شهری مفهومی کلان و مافوق همه مفاهیم و رویکردهای شهرسازی است. لذا می بایست نگاهی متفاوت به ماهیت ایجاد و تغییر فضاهای شهری داشت و از نگاه صرفا درونی به یک فضا عبور کرد. در این حالت می توان چنین ادعا کرد که روند تغییر یک فضای شهری تنها متاثر از عوامل درونی نیست و به نیروهای خارجی چون دولت ها ، پدیده های جهانی در بروز تغییرات یک فضا یا شکل گیری آن دخیل هستند. لذا مبتنی بر این نگاه جامع، تحلیل دگردیسی یک فضای شهری و مکانیسم عملکردی آن درسطح شهر می تواند تاثیر خود را درکلیت شهر ایجاد کند و در نهایت خود نیرویی جهت تحولات آتی شهر باشد.
منابع:
- آزرم،زهرا، 1396 ، «تدوین چارچوب طراحی شهری در بافتهای میانی مبتنی بر تحلیل دگردیسی فضاهای عمومی شهری (نمونه موردی محله بیدآباد اصفهان)»، پایان نامه کارشناسی ارشد، استاد راهنما: دکتر احسان رنجبر، استاد مشاور: Dr Miquel Marti، دانشگاه تربیت مدرس، تهران
- Madanipour, A., Knierbein, S. and Degros, A.(2014) Public Space and the Challenges of Urban Transformation in Europe. Routledge
- Cagla, H. and Inam, S.(2008) A Study on the Urban Transformation Project Format Done By the Leadership of the Local Government in Turkey. Integrating the Generations FIG Working Week
- Azarm, Zahra,Ranjbar, Ehsan(2016) “A New Framework for Sustainable Urban Tourism in Esfahan based on Urban Spaces Transformation”, Urban Transition Global Summit Conference, Shanghai,China