تامین کیفیت بالاتر زندگی در ابعاد عینی و ذهنی امروزه از دغدغه های مدیران و برنامه ریزان اغلب شهرهای دنیا خصوصا کلانشهرهاست. امروزه، پيشگامان سراسر جهان به بررسي دليل اين موضوع که چرا برخي از جوامع از سايرين شادترند علاقه مندي نشان داده اند. همچنين کشورها درحال گام برداشتن براي اندازه گيري موفقيت جامعه، نه فقط از ديد رشد اقتصادي، بلکه از نظر پيشرفت سطح زندگي، استانداردهاي زندگي، کيفيت زندگي و شادی هستند (Wiking,2014). تنها در مطالعات نسبتا جديد است که ادبيات شادي ذهني روي نقش مکان، جوامع محلي و پيوستگي اجتماعي و حس تعلق حساب جدي باز مي کند (Ballas,2013). در ايران، به جز پژوهش هاي اندک، آن هم بيشتر با رويکردي روان شناختي و با محور قرار دادن فرآيندهاي ذهني منجر به شادي يا ناشادي، توجه درخوري به اين موضوع نشده است (موسوي، 1392).
براساس گزارش جهانی شادی در سال 2016، ایران از بین 157 کشور، در جایگاه 105 شادی و درسال 2017 در جایگاه 108 قرار دارد (World Happiness Report, 2016). به نظر می آید بخش قابل توجهی از این وضعیت را می توان در بررسی کیفیت فضاهای شهری جستجو کرد به گونه ای که کمیت و کیفیت فضاهای شهری زمینه ساز شادمانی شهروندان به ویژه در کلانشهرهایی همچون تهران در مقایسه با استاندردهای جهانی نیاز به بازنگری جدی دارد.
شهرها مهمترین مکان ها براي توسعه انساني، خلاقيت و رشد و پيشرفت مهم هستند، بنابراين بايستي يک محيط سالم را شکل داده و از خوشبختي و رفاه بشر حمايت و پشتيباني کندDye, 2008) Völker, Kistemann, 2013). مرور ادبیات نظری شهر شاد نمایانگر آن است که تجربههای توسعه، ساماندهی، بازآفرینی فضاهای شهری و همچنین برنامههای ویژه مدیریت شهری، نقش مهمی در شکلگیری این رویکرد داشتهاند بهگونهای که اساساً فلسفه شکلگیری کتاب «شهر شاد» مونتگمری، دیدار با انریکه پنالوسا شهردار شهر بوگوتا[1] و تحلیل اقدامات انجامشده توسط وی در ارتقا کیفیت فضاهای شهری بوده است ((Montgomery,2013, Gardner & Assadourian,2004). هرچند که نباید اثرات کلان ساختار ملی بر شادی شهری را ازنظر دور داشت. بر اساس دیگاه مونتگومری، يک شهر پس از تامين نيازهاي اوليه مانند غذا و مسکن بايستي به ما ازادي واقعي، حرکت وساخت زندگي که آرزو داريم را ارائه دهد همچنين به شيوه اي عادلانه، فضا، خدمات, امکانات، لذت وتفريح، سختي وهزينه بين افراد اختصاص دهد (Montgomery,2013). شادي يك كانسپت و مفهوم نامشخص نيست، بلكه معادله اي تعريف شده و قابل اندازه گيري است و مستقيما تحت تاثير محيط ساخته شده پيرامون انسان است. از متروهاي مملو از جمعيت گرفته تا گونه هاي معماري پيرامون ما و فضايي كه در آن زندگي مي كنيم، سطح استرس، سخاوت و بخشندگي و اعتماد ما به ديگران، توسط طراحي شهري شكل مي گيرد (سماواتی، رنجبر، 1395). شادي يک مفهوم جمعي است که همه ي عناصر سيستم شهر را در برمي گيرد (Costanza et. al.’s, 2008) و شهر شاد شهريست کم کربن و سبز که از ما حفاظت مي کند.
بخش قابل توجهی از مباحث تئوریک این حوزه منتج از تجارب عملی می باشد و سه شهر کپنهاگ[2]، بوگوتا و بوتان[3] به عنوان شاخص ترین شهرها در این حوزه به تدوین اسناد مرتبط با شهر شاد پرداخته اند. مطالعات و تجربیات جهانی نشان می دهد که کیفیت شهر و فضاهای شهری عاملی کلیدی در شادمانی بوده و از طریق ایجاد فضاهایی بانشاط و سرزنده می توان زمینه ساز شادی شهروندان در مقیاسی فراتر از فضاهای عمومی شد. در واقع می توان گفت رابطه دو طرفه ای بین شادی و کیفیت فضاهای شهری وجود داشته که تقویت یکی به دیگری کمک کرده و هر کدام می توانند شاخصه ای بر دیگری باشند. این نوع ارتباط عمدتا در رابطه با کیفیت های پایه فضاهای شهری رخ می دهد و می توان شاد بودن (مبتنی بر مفاهیم عینی و ذهنی) را کیفیتی پایه در بررسی فضاهای شهری دانست. رابطه بين شادي و مکان با شناسايي دو مفهوم مي باشد: شادي و مقياس، شادي و وابستگي مکاني (National Research Council: 2000) نقش مکان در ارتقا شادی با سه عملکرد قابل تحلیل است:
- فعالیت: مکان در ايجاد فعاليت موثر است، چراکه مکانهاي جذاب و خلاق به افراد اجازه مي دهد تا کارهاي شخصي انجام دهند و ازنظر اقتصادي مولد باشند.
- احساس شخصي: ما مي توانيم خود را با مکان و محيط تطبيق دهيم و به بياني آن را از آن خود کنيم.
- حس تعلق: مکان به افراد چيزي مي دهد که به آن تعلق داشته باشند و دلبستگي به مکان ايجاد کند. (Florida,2008)
مجموع بررسی ها حکایت از تلفیق عوامل ذهنی و عینی در اثرگذاری بر شادی در فضاهای شهری است که می توان به عواملی چون کیفیت زندگی و رضایتمندی، کیفیت های فضای شهری همچون سرزندگی، آرامش و کیفیت های کالبدی همچون پیاده مداری، دوچرخه محوری و فضاهای سبز اشاره نمود. همچنین این اثرگذاری در بستر عمومی شهر متناسب با ویژگی های جامعه شناختی صورت می پذیرد. مساله اصلي چگونگي ساخت محيط شهري است كه تعاملات اجتماعي، توسعه جامعه و سرمايه اجتماعي را تسهيل كند و قلمرو عمومي اگر به درستي طراحي شود مي تواند فراهم كننده عالي ترين فرصت ها براي زندگي اجتماعي، تعاملات و توسعه شبكه هاي اجتماعي لازم براي سلامت فيزيكي، احساس خوشبختي و شادی شهروندان باشد.
منابع:
- سماواتی، سحر، رنجبر، احسان، 1395، شهر شاد از دریچه نگاه چارلز مونتگومری، سایت انسان شناسی و فرهنگ/http://anthropologyandculture.com/
- موسوي، سيد محسن،،1392. “شادماني، رويکردهاي نظري و يافته هاي تجربي” تهران: انتشارات تيسا.
- Costanza, R. Fisher, B. Ali, S. Beer, C. Bond, L. Boumans, R. … & Gayer, D. E. (2008). “An integrative approach to quality of life measurement, research, and policy”.SAPI EN. S. Surveys and Perspectives Integrating Environment and Society, (1.1).
- Florida, R. (2008).” Whos Your City?” Basic Books
- Gardner, G. & Assadourian, E. (2004). “Rethinking the good life”.State of the World, 164-180.
- Helliwell, J.F. Layard, R.Sachs,J.2016.World Happiness Report. New York: Sustainable Development Solutions Network.
- Montgomery, C. 2013. Happy city: transforming our lives through urban design.
- National Research Council. (2002).”Neem: a tree for solving global problems”. The Minerva Group, Inc.
- Wiking,M,2014,The Happiness Research Institute,http://www.happinessresearchinstitute.com[Accessed on 1 October 2014]
[1] Bogota
[2] Copenhagen
[3] Bhutan