فضاهای عمومی شهری در قرن بیست و یکم متاثر از دگرگونی ها و چالش های جدید شهری، در شکل و عملکرد و محتوای خود به سمت تغییرات جدیدی در حال تکامل اند. در این مسیر پاسخ ها و راه حل های متناظر این چالش ها نیز مسیرجدیدی را تجربه می کند. وصل شدن متخصصان شهر به مفهوم “خلاقیت”، دامنه این پاسخ ها را گسترده کرده است، زیرا این روند طیفی از گروههای خلاق همچون هنرمندان را به تغییر محتوای فضای شهری وا می دارد. اگر زمانی ابزار کلیدی طراحان شهر برای ارتقا کیفیت فضا، کالبد و عملکرد فضا بود، در نگاه جدید اتصال طراحان شهر به هنر، فرهنگ و دیگر ابزارهای خلاق، روایتی جدید و متفاوت از تنوع و دیگری کیفیت های طراحی شهری را پیش رو قرار می دهد.
شهر خلاق: ظهور یک فرارویکرد
قرن بیست و یکم روح زمانه جدیدی را با خود به همراه آورده است. زمانه ای که شهرها بخش عمده جمعیت جهانی رادر خود جای داده و با گسترش و تحول فناوری ها بیش از هر زمان دیگری در تاریخ به هم پیوسته و وابسته شده اند. گونه ای از شبکه جهانی شهرها شکل گرفته که هر شهر مبتنی بر ایجاد کیفیت زندگی بهتر برای ساکنان خود- که سرمایه های اصلی شهرند- از یک سو در جستجوی جذب سرمایه های بیشتر در این تبادل جهانی اقتصاد، دانش و فناوری بوده و از سوی دیگر مبتنی بر ابزارهای متفاوتی چون هنر و فرهنگ به دنبال نگاهی متفاوت در تولید فضاهای شهر هستند. زمانه جدید چالش های جدید را نیز با خود به همراه آورده و نسبت به گذشته، رویکردهای نوین در حل مساله های شهری در بازه های کوتاه تری ظهور پیدا می کنند. شهرسازی بیوفیلیک (Biophilic)، شهرسازی منظر گرا (Landscape Urbanism)، شهر هوشمند(Smart City) طراحی شهری طبیعت مبنا(Nature-based Urban Design) و … نمونه هایی از این رویکردها در دو دهه اول این قرن شهری هستند. در این میان رویکردی به شهر توسعه یافته که فراتر از دیگر رویکردها به دنبال دریافت ظرفیت هایی از شهر است که در نگاه اول کمتر به چشم می آید و در این راه اقتصاد، کارآفرینی، هنر و فرهنگ را به عنوان ابزارهایی که خود دارای جعبه ابزارهایی (Toolkit) گسترده ای هستند را در ترکیبی متفاوت به کار می گیرد. در این فرایند، متفکر، بازیگر و نیروی محرکه اصلی انسان شهری است. انسانی که مبتنی بر تجربه، ابتکار، باز نویسی قواعد و نامتعارف بودن، نگاهی تازه به مسائل انداخته و تصویرسازی بدیعی از سناریوهای ممکن در اینده و راه حل های محتمل مسائل ارائه می دهد با نگاهی انعطاف پذیر می باشد. مفهوم ” شهر خلاق” با این نگاه جامع به مسائل حال و آینده شهردر ترکیب با شبکه اقتصاد جهانی شهرها را می توان فراتر از رویکردهای دیگر دانست که اساسا به چگونگی نگاه به شهر و فضاهای شهری جهتی متفاوت می دهد. شاید بتوان این جهت متفاوت را در بنیان گذاری دستیابی به این مفهوم بر طبقه های خلاق دانست. بر این مبنا به نظر می رسد هر فضا و مکانی در این شهر جدید می تواند واجد فرم، معنا و فرایند شکل گیری متفاوتی باشد. قدرت او جامعیت این فرارویکرد به گونه است که رویکردهایی همچون ساخت مکان (Placemaking) را نیز در مسیر ارتقا به سوی مکان سازی خلاق (Creative Placemaking) قرار داده است.
کان خلاق و فضاهای شهری
مفهوم مکان خلاق یک مکانیسم برای توسعه مفهوم شهر خلاق است. چیزی که محیط های شهری خلاق به دنبال آن هستند، انطباق با شرایط فیزیکی،عملکردی و تصویر مکان است. در بیشتر موارد کل یک شهر نمی تواند به شهر خلاق تبدیل شود، اما قسمتی از ان شهر میتواند به مکان خلاق تبدیل شود. مونتگومری تصریح می کند که بیشتر شهرهای خلاق دارای مکان های متمایزی هستند که هنرمندان و مردم باسواد را به خود جذب می کند.
او تعدادی از ویژگی هایی که برای موفقیت یک مکان لازم است را در حضور تنوع امکانات فرهنگی، سرزندگی، وجود مکان هایی برای گردهمایی، امکانات اموزشی، فضاهای عمومی با کیفیت جستجو می کند. درنگاه او بدون وجود فعالیت های اقتصادی پایه ،امکانی برای خلق مکان های خلاق وجود ندارد. مطابق دیدگاه وی مکان خلاق باید جنبه هایی از فعالیت های فرهنگی واجتماعی را فراهم کند،تا به عنوان بخش ها ی خلاق و خوشه های قابل شناسایی خلاق شهر دیده شون. شاید بتوان به این نگاه چارلز لندری رسید که مکان های خلاق از طریق فعالیت های اقتصادی گروهی، موسسات و منابع علمی وفرهنگی و ارائه یک محیط زیست فرهنگی و محیط باز که تنوع و زیبایی شناسی و تولید مضاعف و فعالیت های خلاق میتواند در یک جا جمع شود، شکل می گیرند.
در پرتو این مفهوم فضاهای عمومی شهری هم خود می توانند مکان خلاق باشند و هم می توانند زمینه ساز شکل گیری این مکان ها باشند. مبتنی بر تغییر نگاه در فرایند شکل گیری شهر خلاق، برنامه ریزی و طراحی فضاهای شهری نیز راهی متفاوت در پیش می گیرد. در بررسی دیدگاهها و تجارب فضاهای شهری جدید متاثر از مفهوم شهر خلاق حضور تاثیرگذار هنر، فرهنگ و معماری را بیش از پیش می توان مشاهده کرد. گسترش اسناد ویژه مرتبط با هنرهای عمومی، شکل گیری مجتمع های فرهنگی و طراحی فضاهای شهری مبتنی بر معماری متفاوت از پدیده های متاثر از مفهوم شهر خلاق در قرن جدید هستند.
صنعت خلاق معماری و تحول فرم فضای شهری
نگاه متفاوت در مفهوم شهر خلاق سبب شده که معماری در کنار طراحی، تبلیغات، هنر،صنایع دستی، طراحی لباس، فیلم ، موسیقی، هنرهای نمایشی،خدمات نرم افزاری به عنوان صنعتی خلاق معرفی شده و معماران، طراحان و هنرمندان به عنوان صاحبان مشاغل خلاق شناخته شوند. توجه به این مشاغل را می توان در وجود خلاقیت نهفته در ماهیت آنها دانست. در یک نگاه عمیق می توان گفت رفتن به دنبال صنایع خلاق وصل شدن به ابزاری است که دگرگونی و تنوع جدیدی را با خود به همراه می آورد و این بروزی دید از کیفیت تنوع در فضاهای شهری است. شکل گیری فضاهای شهری در فرمی که پیش از آن تصوری از آن داشته ایم و ظهور طراحی و هنرها در فضاهای شهری به گونه ای که تصویری جدید را ارایه می دهند. در این مسیر قواعد عمومی طراحی فضای شهری یا بازنویسی می شود و یا به کلی دگرگون شده و تصویری نو از فضای شهری ارایه می شود. نکته جالب این است که در عمده موارد این فضاهای جدید شهری مبتنی بر خلاقیت در طراحی معماری و عناصر فضا به عنوان جاذبه های گردشگری شهری مطرح شده و در فهرست10 بهترین دیدنی شهر(Top Ten) قرار می گیرند، این یعنی دست یافتن به در واقع ترکیبی هوشمند از طراحی، هنر، معماری، فرهنگ و اقتصاد در طراحی فضای شهری. نگاه به تجربه اپرای اسلو در نروژ و میدان فدراسیون (Federation Square) گویای این موضوع است.
آموختن از اپرای اسلو
ساختمان اپرای اسلو به عنوان یک مجتمع فرهنگی هنری در سال 2007 افتتاح شده است. شاید بتوان گفت برای نخستین بار در تاریخ طراحی، پلازای شهری و معماری با هم ترکیب می شود. سطوح یکدست سقف در ارتفاع های مختلف و امکان حرکت کاربران بر این سطوح، میدانچه های در ارتفاع متفاوت با دید و منظره متفاوت را فراهم می آورد. به نوعی می توان گفت ادراک کلاسیک فضای شهری در اینجا شکسته می شود و درک فضا خود به تجربه ای جدید تبدیل می شود. جذاب ترین بخش امتداد این سطوح به داخل آب است، جایی که مرز بین آب و بنا قابل تشخیص نیست و مدام در حال تغییر است. شاید بتوان گفت اینجا فرم مثل آب سیال می شود. به نوعی می توان گفت اینجا نه فضای شهری است نه بنای معماری، ترکیبی هوشمند از هر دو و شاید فضایی دیگر. به سرعت این فضا در فهرست جاذبه های شهر قرار گرفت و این یعنی بازگشت به معماری.
اپرای اسلو، آرشیو تصاویر احسان رنجبر، تابستان 2011
اپرای اسلو، آرشیو تصاویر احسان رنجبر، تابستان 2011
آموختن از میدان فدارسیون ملبورن
میدان فدارسیون ملبورن در استرالیا درسال 2002 با کاربری مختلط و به ویژه کاربری فرهنگی طراحی شد. گذشته از تنوع فعالیتی در میدان، اینجا نیز ادراک کلاسیک از میدان با طراحی فرم شکسته، ساختمان های متفاوت و پله هایی که از قاعده عمومی فاصله می گیرند، دگرگون می شود. تماشای تلویزیون های شهری بر بدنه بناها، صندلی های ساحلی، برگزاری جشن ها و فستیوال ها، توجه به فرهنگ بومیان استرالیا در میدان و طراحی آسمان میدان با چراغ هایی که در شب بازنمای ستاره ها هستند سبب شکل گیری مقصدی جدید در شهر برای ساکنان و گردشگران می شود. اینجا نیز در صدر جاذبه های شهر قرار گرفته و بر اقتصاد شهر تاثیری شگرف می گذارد. این یعنی بازگشت معماران و طراحان به تحول و دگرگونی شهر.
شهر خلاق فرصتی بی نظیر برای ایران
نگاه به تجربه ها و بنیان ها در فرارویکرد شهر خلاق و برسی نسبت شهرهای ایران با این موضوع نمایانگر فرصتی بی نظیر برای شهر ایرانی و طبقه های خلاق آن یعنی طراحان، معماران و هنرمندان ایرانی است. این فرصت بر پایه سه عنصر فرهنگ، هنر و معماری و سابقه غنی آن در شهرهای ایران تعریف و توجیه منطقی پیدا می کند. بر همین مبناست که با وجود شکل گیری شبکه شهرهای خلاق یونسکو از سال 2004 دو شهر از شهرهای ایران در سال 2015به این شبکه پیوسته اند: اصفهان شهر خلاق صنایع دستی، رشت شهر خلاق غذا، شیراز هم بر شهر خلاق ادبیات 2017 آماده می شود. این مشارکت نشانه ای از این ظرفیت درشهر ایرانی است و نگاه مبتنی بر خلاقیت و متکی بر ابزارهای قوی فرهنگ، هنر و طراحی می تواند تصویری جدید از شهر ایرانی در قرن بیست و یکم را ارائه دهد.